• وبلاگ : عقل آباد|و شايد همان ناكجا
  • يادداشت : راز شهرت
  • نظرات : 0 خصوصي ، 14 عمومي
  • mp3 player شوکر

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     
    + بي نام 

    من پوپر را از سال 1365 با مطالعه جلد اول كتاب جامعه باز و دشمنانش شناختم. در اون سال هنوز ترجمه جلدهاي بعدي در نيامده بود. من پيگير شدم و تا آخر جلد 3 رو با دقت خوندم. جلد 4 رو هم خريدم ولي اونو سرسري خوندم.

    نكته جالب شباهت نظريه ولايت فقيه با نظريه شاه فيلسوف افلاطون بود و من فكر مي كنم يكي از دلائل معروف شدن پوپر در ايران اين بوده كه چون نميشه در ايران ولايت فقيه رو نقد كرد ولي پوپر مشابه اون يعني شاه فيلسوف رو نقد كرده، موضوع بصورت ناخودآگاه مورد توجه قشر كتابخون قرار گرفته است.

    همين

    پاسخ

    البته شايد براي همان سال هاي 65 باشد اين روزها به ولايت فقيه ناسزا هم مي دهند چه برسد به نقد! ديگر لازم نيست كسي هم پوپر بخواند ولي با اين حال نظريه ولايت فقيه تفاوت زيادي با شاه فيلسوف افلاطون دارد-اگر نگوييم به كلي متفاوت است!

    مطلبتان را خواندم جالب بود. نكاتي دارد كه بايد بعدا خدمتتان بگويم.

    از آشنايي با وبلاگتون خوشحالم

    در مورد آرشيو كيهان فرهنگي:

    کتابخانه هاي بزگ از اين جور آرشيو ها دارند.
    ضمنا سايت نورمگز هم آرشيو کيهان فرهنگي و بعضي نشريات فرهنگي ديگر را دارد البته پوليه و با حق اشتراک سالانه و ...

    سلام
    فعلا با معرفي يک سايت فرهنگي به روز شدم
    منتظر حضور سبزتون هستم
    ياعلي ،يا علي

    سلام

    شما رو پژمان بهم معرفي كرد از اين مطلب پر و پيمانت خوشم آمد .انشالله بعدا بيشتر بهت سر ميزنم . تازه پيدات كردم.راستي شما چه رشته اي ميخوني؟؟

    + تنزيه الفكر 

    حرف شما درست است . فاشيست در عرف عام و مباحث روزنامه اي تبديل به يك دشنام شده چه در غرب و چه در ايران خودمان .... اما قصد من از بكارگيري آن صرفآ از وجه نظري اش بود . مثلآ افرادي مثل آرنت يا آدورنو آمدند بررسي كردند كه علل نظري و معرفتي فاشيسم چيست و نتيجه اين شد كه ضديت با مدرنيته است از موضعي ماقبل مدرن . البته بديهي است به صرف اينكه تعدادي از انديشمندان در يك جامعه چنين مواضع ارتجاعي اي داشته باشند ، در آن كشور فاشيسم پا نمي گيرد چرا كه مجموعه اي از عوامل اقتصادي ، اجتماعي ، معرفتي و نظري .... در يك جا بايد جمع شوند تا جنبشي فاشيستي تحقق پيدا كند .... من نمي دانم شما از مددپور چقدر خوانده ايد ولي تا آنجا كه من دريافته ام او نقد فلسفه يا نقد مدرنيته نمي كند بلكه آنها را رد مي كند تا جا باز شود براي شرع و عرفان در معاني قديم شان ، در ضمن موضع اش هم نسبت به صنعت مدرن كاملآ مبهم است يعني واضح تر بگويم: در رد تكنولوژي خيلي چابك است ولي عملآ هيچ جايگزين يا راهكاري ندارد .... مطلب ديگر اينكه من با نقد مدرنيته هيچ مشكلي ندارم ، دست منتقدين مدرنيته را هم مي بوسم . منتها تمام حرف اينجاست كه بايد دقت شود موضع ما در اين نقادي ، ارتجاعي نباشد . همانطور كه خودت بهتر مي داني نقد نياز به موضع دارد پس ناقد اولين كارش بايد اين باشد كه موضع درستي را تدارك ببيند .... در وبلاگم و در لابلاي بحثها چيزهايي در اين باره نوشته ام .... خب من زيادي حرف زدم ، براي يك مدتي خداحافظ . پاينده باشي .

    فاشيسم ، فحش نيست . فاشيسم در وجه نظري اش ، يعني ضديت با مدرنيته از موضع ماقبل مدرن . فاشيسم پديده اي مدرن است و از محصولات مدرنيته مي باشد . البته اين نوع از نقادي مدرنيته از آنجا كه پيامدهاي سياسي فاجعه باري دارد _ چنانكه در ايران هم داشته _ تا حدودي مذموم است . همين .

    پاسخ

    در مباحث سياسي بعد از جنگ جهاني دوم فاشيست نوعي فحش محسوب ميشود، علاوه بر آنكه برخي اين واژه در رابطه با يك گوه سياسي هم بكار مي برند. حال اينكه فاشيست يعني ضديت با مدرنيته از موضع ماقبل مدرن چيز ديگري است! بحث درباره پيامدهاي اين تفكر -گر چه بنده نقد را با ضديت برابر نمي دانم و اين نقد را هم موجب آن سياست- بماند براي مجالي ديگر!-به ول خودتان اينجا مجال بحث در مباني نيست!

    معتدل تري

    در مورد فرديد حداقل دو روايت وجود دارد يكي روايت فاشيستهاي مذهبي مثل مددپور ، يكي هم روايتهاي متعدل تري مثل روايت رضا داوري و به خصوص مرحوم سيد عباس معارف . من خودم از مجموع كتابها و مقالاتي كه در رابطه با فرديد نوشته شده به اين نتيجه رسيدم كه دقيق ترين روايت همان است كه مرحوم معارف در كتاب نگاهي دوباره به مبادي حكمت انسي مي كند . نظرم دكتر شهرام پازوكي هم همين است و اين كتاب را از همه بهتر مي داند .... و اما در مورد باند سياسي فرديد .... منظور اين نيست كه مثلآ فرديد يك حزب سياسي تأسيس كرده باشد يا چيزي مثل اين .... قضيه از اين قرار است كه بخشي از حرف ها و اصطلاح سازي هاي فرديد _ حال خواسته يا ناخواسته _ براي افرادي كه از لحاظ سياسي راست مدرن به حساب مي آيند ، تبديل شد به خوراك فكري شان .... اگر به يك جوان مذهبي شهرستاني گفته شود ولايت مطلقه بايد باشد چون مثلآ ابن حنظله روايت كرده ، شايد قبول كند ولي اقشاري از شهرنشين ها هستند كه راست گرايي شان علل ديگري دارد ، وضع فكري شان جور ديگري است ، ايدئولوژي شان هم جوري ديگر .... اين افراد مستعدند براي مخاطب فرديد واقع شدن .... بيش از اين بحث را باز نمي كنم .... تغيير بعضي چيزها نياز به گذر زمان و افزايش مطالعه دارد .... پاينده باشيد .

    پاسخ

    سلام! بگذريم از نظر شما درباره فرديد-كه اگر فرصتي شد مقاله اي درباره او در اينجا مي نويسم- كه بر اساس مطالعاتتان برايتان روشن شده است ولي به نظرم بستن لفظ «فاشيست» (آن هم از نوع مذهبي!!!-كه الحق ابداع بديعي است) به مرحوم مددپور چندان صحيح نمي باشد.

    سلام اخوي

    از طريق نظري كه در وبلاگ گذاشته بودي آشنا شدم.

    مان بار اول كه سر زدم از جنس مطالب خوشم آمد. اجمالاً خواندمشان ولي خواندن دقيق را گذاشته ام براي وقتي كه زمان انديشناكي باشد.

    حق نگه دار.

    + تنزيه الفكر 

    سلام . در مورد مباحثه ، عملآ امكان اش نيست . يعني اختلاف من با شما مثلآ بر سر معناي يك كلمه يا جمله نيست بلكه در مباني بايد بحث كنيم كه در چند خط كامنت نويسي امكان پذير نيست .... من صرفآ مي توانم گاهي وقتي ، كتابي به شما پيشنهاد كنم .... با اينكه شما را نمي شناسم ولي فكر مي كنم تا حدودي با فضاي فكري تان آشنا باشم .... به هر حال با دوستاني مثل شما يك زمان زياد ارتباط داشتم .... در ضمن چند خطي هم نوشتم در مورد فرديد . پاينده باشيد .

    http://dehghanfard.blogfa.com/post-17.aspx

    پاسخ

    در مورد بحث در مباني با شما موافقم./ از پيشنهادات شما هم متشكرم./ و اما درباره فرديد؛ ببينيد من فرديدي نيستم(البته براي من زود است كه بگويم فرديدي هستم يا نه و اصلاً آيا فرديديسم وجود دارد يا نه؟!) يعني نه فرديد و نه كس ديگر را به عنوان مظهر تام و تمام تفكر نمي دانم(حداقل تا امروز ندانستم!) و سعي كردم در خوانش متون بدون نگاه قبلي باشم. اما به نظرم اظهار نظر در مورد فرديد(با توجه به اينكه مكتوبات كمي از او مانده و فهم صحيح آثار او سهل نيست) بسيار مشكل است. با اين حال هنوز منظور از «باند سياسي فرديد» چيزي نفهميدم! در حالي كه در اغلب نوشته هايي كه پيرامون مخالفت با او نوشته مي شود اغلب اشاره هم به دست داشتن او در سياست چيزي هم مي گويند(بگذريم از سخنان كساني همچون سروش و هم مسلكانش) ولي من هنوز نشانه اي از اين باند و جريان كه گويندگان آن به روشني از آن سخن مي گويند چيزي نيافتم! متأسفانه بخش نظر در آن يادداشت بسته بود وگر نه مفصل تر صحبت مي كرديم! با اين حال از اين گفتگو خوشحالم/يا علي

    در مورد نوشتن شايد حق با جناب دهقان فرد باشد؛

    اما من و شما كه جورناليست! نيستيم وحيد جان!!

    بنويس چون با نوشتن معلوم ميشود كه الآن كجايي!

    در مورد داسمن هم يه نگاهي به جهان در انديشه ي هيدگر از همان دكتر محمود خاتمي بكني كافي است!!

    به هر حال مطلب خوبي بود و موفق باشي.

    پاسخ

    سلام! ان شاء الله در«آنان كه مي انديشند» همديگر ببينيم! يا علي
    + كتيبه 
    با سلام
    به رو شدم با مطلب" آنچه ميپنداشتيم ..."
    منتظر اومدنت هستم
    يا علي،يا علي
    سلام . ببين عزيز جان من قصد ندارم اينجا وارد مباحثه شوم ، فقط يكي چند نكته را برادرانه توصيه مي كنم كه اگر دوست داشتي به آنها توجه كني .... اول : شما كه به هايدگر علاقه داري بد نيست بحثي را كه در مورد داسمن مي كند يك نگاهي بيندازي . آنگاه متوجه خواهي شد كه زرشناس و رضا داوري شده اند داسمن شما . در اين مورد رجوع كن به فصل هايدگر در كتاب مدخل فلسفه ي غربي معاصر نوشته ي محمود خاتمي نشر علم . دوم: شما الان جوان هستي و خوشبختانه فرصت داري براي فراگيري زبان ، توصيه مي كنم يك زبان حالا انگليسي يا آلماني يا فرانسه را مسلط شوي . جوري كه خودت بتواني متون فلسفي را از روي نسخه هاي اصلي بخواني ... آنگاه شايد به اين نتيجه برسي كه آنچه در گوش ات خوانده اند ايدئولوژي بوده نه فلسفه . سوم : صد كتاب بخوان و يك خط بنويس نه بر عكس . چهارم : پاينده باشي .
    پاسخ

    سلام! خوب چرا وارد مباحثه نمي شويد؟! / از تذكرات شما هم ممنونم! / اما در مورد نوشتن؛ در ابتدا هم گفتم، دوست عزيز اينجا بيشتر براي خودم مي نويسم! مثل كسي كه هنگام مطالعه يادداشت بر مي دارد! قطعاً يكي از آمال بنده اين است كه وقتي يك جمله مي نويسم روي تك تك كلمات و افعال آن دقت كرده باشم و از روي فكر باشد و همين طور دست اول باشد! ولي گمان خودم اين است كه اگر عادت به نوشتن نكنيم نوشتن براي ما امري عذاب آور خواهد شد! در مورد مطالبي هم كه اينجا مي نويسم علاوه بر آنكه در مورد هر كدام حداقل 4 كتاب و تعدادي مقاله مطالعه مي كنم و وقت زيادي هم براي فكر كردن درباره آنها مي گذارم! / با تشكر فراوان از اظهار نظر و راهنمايي شما دوست عزيز!