وبلاگ :
عقل آباد|و شايد همان ناكجا
يادداشت :
كافه پيانو
نظرات :
0
خصوصي ،
8
عمومي
نام:
ايميل:
سايت:
مشخصات شما ذخيره شود.
متن پيام :
حداکثر 2000 حرف
كد امنيتي:
اين پيام به صورت
خصوصي
ارسال شود.
+
يه فنجان چاي داغ
سلام! كافه پيانو را خيلي وقت پيش خواندم.با توجه به كتاب عقايد يك دلقك و ناطور دشت،به جرئت مي توانم بگويم كافه پيانو بيشتر تقليدي است از اين دو كتاب...نويسنده بيشتر به صورت وب لاگ نويسي (!) كتاب نوشته است تا هر چيز ديگر و اصلا قابل مقايسه با نويسنده هايي چون سلينجر و هانريش بويل نيست.استفاده از لغات ركيك نمي تواند نشاندهنده نسل روشنفكر باشد و جدايي از نسل قبل. جدايي از نسل درست انديش را آنجايي در داستان مي توان يافت كه از يك طرف از نماز خواندن زنت لذت ببري و از طرفي از سر و كله زدن با يك دختر نامحرم و ديد زدن و توصيف اجزاي بدن او....به نظرم از ميان تمام رمان هايي كه خوانده ام ضعيف ترين بود.پيشنهاد مي كنم حتما ناطور دشت نوشته سلينجر را ببيني.خب اين هم يه نظر ديگه! به نظر مياد نويسنده بيشتر فيلم ديده و خواسته شخصيت هايي كه علاقه داشته را به ما معرفي كنه!
پاسخ
سلام! خود نويسنده هم به تقليدي بودن آن در متن رمان اعتراف مي كند!/به نظر نويسنده چنين قصدي دارد ولي زياد موفق نيست!(درباره روشنفكران)/در مورد قسمت آخر هم موافقم!