سلام!1. دوري از تعصب شرايط را براي گفت و گو فراهم مي كند. بنده هم روي شخص خاصي تعصبي ندارم. 2. حاكم بودن شرط لازم ديكتاتوري نيست! خصوصا در جوامعي كه قدرت در يك نقطه جمع متمركز نشده اند. علاوه بر آن مگر شخصي بايد حاكم باشد تا مثلاً به او بگويند دموكرات يا سوسياليست يا هر چيز ديگري كه بيانگر ايدئولوژي او باشد؟! علاوه بر اين كه يك فرد مي تواند خوي ديكتاتوري داشته باشد ليكن مجال بروز آن را پيدا نكرده است. حالا اگر به نظر شما مصداق هايي كه بنده ذكر كردم اشكال دارد بفرمائيد تصحيح كنم. 3. بنده هم يك نسخه از آن كتاب را دارم كه گمان كنم همان چاپ هاي مورد نظر شماست. ليكن تا 1-5/1 ماه ديگر فرصت مطالعه آن را ندارم. با اين حال دليل شرطتان را ذكر كنيد شايد تمايل پيدا كردم زودتر بخوانم. 4. بنده معتقد نيستم كه نه الله اكبر ياران موسوي و نه حضور مداحان براي جلب مذهبي ها(اگر اينطور باشد!) قرآن بر نيزه است. اينها تقريرات جناب شريعتمداري است به ما نمي چسبد! ليكن بنده معتقدم وقتي بي بي سي مردم را تحريك به گفتن الله اكبر مي كند بايد لحظه اي تأمل و تفكر كرد كه چه مي كنيم؟!/در مورد مداحان:: اميدوارم اگر همين مداحان از كس ديگري حمايت مي كردند همين را مي گفتيد. بنده معتقد نيستم كه مداح و هيئت نبايد وارد مسائل سياسي بشود. نيجه اين عدم ورود مي شود ماجراي ارتش روس و قمه زن ها ... خودتان بهتر مي دانيد. و اتفاقاً دشمن هم همين را مي خواهد. علاوه بر آن بايد به اين پرسش هم پاسخ داد كه چون مذهبي ها از كسي حمايت مي كنند مداح ها به آن سمت مي روند يا وقتي مداح ها از كسي حمايت مي كنند مردم به او راي مي دهند؟! علاوه بر اين اگر اين اشكال باشد آن طرف كه وضع بدتر است. بازيگر، نويسنده، خواننده، استاد دانشگاه و ... را بسيج كردند كه احتمالا دوستدارانشان به او راي بدهند! 5. بنده هيچ كتابي در مورد هيتلر نخوانده ام. و جايي هم نگفتم خوانده ام. يك مقاله اي بود درباره كتاب خواني هيتلر كه منبعش هم همان اول متن ذكر كرده ام. 6. براي دسترسي به مشخصات بنده مي توانيد به مشخصاتم در همين وبلاگ مراجعه كنيد./بنده عملكرد ايشان را زير سئوال نبردم! بر منكر هم لعنت كه ايشان خدمت كرده اند در آن دوران. ليكن اولاً براي داوري منصفانه بايد رجوع كرد به عملكرد آنها. ثانياً فكر نمي كنم از هيچ منظري نقش حضرت امام با آقاي موسوي قابل قياس باشد. ثالثاً اگر عملكرد اينها خيلي خوب بود چرا آقاي خامنه اي آمدنش را مشروط به بركناري آقاي موسوي مي كند؟! آيا صرفاً دعواي چپ و راست در كنار بوده است؟! به نظر من نقاط نه چندان روشني در كارنامه دولت آقاي موسوي است-كه بنده هم نشان از خوي ديكتاتوري ايشان گرفتم! حالا اگر خواستيد در مصداق ها صحبت كنيم بنده حرفي ندارم. 7. نمي دانم موفق شدم بدون غرض ورزي بخوانم يا نه!‏ اطلاعات بنده چنين حكم كرد. اگر شما اطلاعات و استدلالات ديگري داريد قطعاً در نظر بنده تغيير خواهد داد. از اين هم خوشحال شدم كه از اسم وبلاگ خوشتان آمد و انگيزه نوشتن شما شد./منتظر نظرات بعدي شما هستم.