نظرات ياداشت هاي! آدولف موسوي! - عقل آباد|و شايد همان ناكجا

سلام برادر عزيز

واقعيت اين است كه ما دچار تفكري هستيم كه در اين برهه زماني به سمت و سوي جانبداري دارد

ابتدا خدمتتان عرض كردم كه هيچ چيز را چشم بسته نمي پذيرم مگر انكه مربوط به سوالاتي شود كه كنكاش بيش از حد احتمال كفر را اورد

ساده و بي پيرايه بگويم

جامعه ما نيازمند اصلاحات فراواني است

و قدم اول مربوط به فرهنگ ماست كه اگر ان درست شود بقيه اش درست مي شود

در مورد سوال 4 كه عرض كردم با نظر شما موافقم و مطالعات من در زمينه علوم سياسي و كشورداري نيست و عرض كردم فردي از بطن جامعه هستم.

متاسفانه ما ايرانيان تك بعدي به قضايا نگاه ميكنيم

بنده منكر كارهاي اقاي رييس نيستم وهمانطور كه گفتم دلم برايش مي سوزد چرا كه دستش نمك ندارد

خوشبختانه به گونه اي بار امدهام كه تا در توان دارم حق را باطل ننامم

رسانه ملي شايد به حق جاي همين اظهار نظرات باشد اما تا كنون اين گونه نبوده و اين مورد هم بدعت بود كه البته فكر نمي كنم جز در مواقع مقتضي تكرار شود

نبايدجناب رييس كه خود را فردي مومن ميداند غيبت ميكرد و با ابروي داشته يا نداشته ديگران بازي.

من نيز بر اقاي موسوي خرده هايي دارم(البته من در زمان مسئوليت ايشان در بخشي نبوده ام ودر بخشي هم بسيار كودك)پس ني توانم چيزي راكه درك نكرده ام را با صراحت حمايت و يا تكذيب كنم

تا ان جايي كه من شنيده ام مثل اينكه حق دارند با ارامش تظاهرات (البته با اين واژه مشكل دارم)كنند كه اين حق داد نشد

من نمي گويم ولي تلويحا رسانه ملي مي گويد و از طرفي فيلم هايي ديده شده كه ماموران به تخريب پرداخته اند كه به نظر صحنه سازي هم نمي ايد.

در مورد تمسخر و غيره هم بايد به جملات اولم توجه كني مشكل فرهنگي است

حال ديگر از اين بحث ها گذشته ،اگر وبلاگم را ديده باشيد من حرف هايم را به طور موجز بيان كرده ام

من نميدانم شما اصالتا داراي چه زباني هستيد ولي اين را به حسن ختام مي گويم اميدوارم روزي برسد كه ديگر در ايران كسي را به خاطر چهره،زبان ،سن و سال،مذهبو بالاخره عقيده ديني به سخره و همچنين مورد عتاب قرار ندهند

شايد اگر رو در رو صحبت ميكرديم مي توانستيم يكديگر را مجاب كنيم ولي اين امر امكان پذير نيست

منتظر پاسخ هستم

پاسخ

سلام! 1.بنده هم معتقدم جامعه ما مشكلات فرهنگي زيادي دارد. نه تنها فرهنگ بلكه اقتصاد و علم و ... هم. همچنين نياز به اصلاحات اساسي دارد و چون به اين معتقد بودن به كسي راي دادم كه معتقدم توان و جرات اعمال بيشترين اصلاحات را دارد. و شخص احمدي نژاد هم برايم مهم نبود./2. در مورد رسانه ملي بنده تا حدودي با شما موافقم. گاهي اوقات برخي ميزگردها مضحك مي شد. مثلاً رباره مفاد بيانيه اي كه اصلاً از طريق رسانه ملي پخش نشده بود صحبت مي كردند. ولي اين به خود آقاي موسوي هم بر مي گردد. چرا آن زمان كه از او دعوت كردند حاضر به حضور نشد؟!‏ چرا بدون كارشناس و مجري يا مناظره؟! به خاطره اين نبود كه دوست داشت مانند روزهاي اخير يك طرفه به قاضي برود؟!/3. يعني ماموران نيروي انتظامي بانك ها را تخريب كردند؟! اتوبوس آتش زدند؟! بنده كه باور نمي كنم! شما حتماً بر اساس شاهدي باور كرده ايد./4. بنده دوباره مطالبتان را مرور كردم. متاسفانه اين روزها در وب گاه هاي طرفداران جناب موسوي پر است از اين مطالب احساسي./5. در همان ماده آمده است كه اعطاي مجوز منوط به عدم آسيب به امنيت داخلي است. به نظرم اين طور نبود. و همان شد كه عده اي كشته شدند. چگونه مي شود اسمش را گذاشت تظاهرات مسالمت آميز؟!