با این نگاهی که سروش و اعوان و انصارش نسبت به دکتر فردید در خلق الله ایجاد کرده اند، خیلی جرات و جسارت می خواهد نشریه ای که مدیر مسئولیش را نماینده اصول گرای مجلس برعهده دارد و آقازادگان توکلی و حدادعادل هیئت تحریریه اش را شامل می شود و صبغه سیاسی اش بیش از دیگر وجوهش است، روی جلدش عکس تمام رخ دکتر فردید(ره) باشد-دو هفته نامه پنجره را می گویم.
این نوع مجلات که در متنهای آمال خود «شهروند امروز»ی شدن را تمنا دارند-و این از سر و وضعشان پیداست- به گروه خون ما نمی خورند. ما که خودمان را خفه می کنیم و آنچنان تقوای خرید به خرج می دهیم که هر بار وارد کتاب فروشی میشویم بیش از 4-5 تومان چیزی نخریم، هیچ وقت خدا نمی آییم برای هر شماره 1500 تومان بدهیم و 100 صفحه خزعبلات بخریم. از اول چنین شیرینیجاتی نمی خوریم که مبادا موقع ترک کردنشان به مشقت بیفتیم. لیکن یک بار که هزار بار نمی شود. 38 صفحه گفت و گو و مقاله درباره استاد فردید ارزش را دارد.
بخش دین و فلسفه شماره 8 پنجره(18مردادماه88) به تفکرات مرحوم فردید اختصاص یافته است. زود آمدم/رسالت بوذری، فردیدیه و توهم سیاسی/دکتر رضا داوری، فیلسوف از همه ایدئولوژی ها آزاد است/گفت و گویی با دکتر رضا داوری، از حکمت انسی تا حکمت الهی/محمدرضا جوزی، فردید جوان و طرح عظیم کربن/بیژن عبدالکریمی، زندآگاهی و طریقت فردیدی/گفت و گویی با سلیمان حشمت، دیوار غرب که فرو بریزد.../یوسفعلی میرشکاک، یک فنجان شطح فردید/محمد سجاد رحمانی، چند روایت ناهمگون از ماوراءالطبیعه احمد فردید/علی اخوان، این زمان بگذار تا وقت دگر/گفت و گویی با مسعود گلستان، گفتمان فردیدی و ماهیت علم/روح الله رجبی، غرب زدگی از دیدگاه فردید/مهدی حکمت.
گرچه مصاحبههایی که با دکتر داوری و مسعود گلستان برای مجموعه دیگری گردآوری و چاپ نشده اند و در این مجموعه جای گرفته اند به پرسشهای مشابهی پاسخ می دهند، لیکن در هر دوی آنها نکات خوبی نهفته است که سبب آشنایی بیشتر با فردید می شوند. بسیار از آنها سئوالات متداول و تکراری است که درباره فردید پرسیده می شود. گرچه تمام مطالب سعی بر جانبداری از تفکر فردید دارد و چه خوب بود که مطالبی هم در خور در نقد آرای او بیاورند که کمی رنگ و بوی مخالفت داشته باشد.
در این مجموعه سعی شده است تا به پرسش هایی درباره حکمت انسی، اتیمولوژی و علم الاسماء، ننوشتن دکتر فردید، مقاله آشوری و ... پاسخ هایی داده شود.
دکتر داوری درباره ننوشتن فردید می گوید:«...مشکلش این بود که کلی نگر و کلی بین بود...وقتی کلی بین باشی مبهم می بینی، کل را که می خواهی ببینی، چون احاطه بر کل نداری، مجمل و مبهم می بینی. فردید می خواست همه را بیان کند ولی نمی شد. می گفت زبانش را ندارم. زبان گفتنش را ندارم...»
به نظر مجموعه خوبی برای آشنایی با افکار دکتر فردید است.
بعد از مطالعه:
مقاله «فردید جوان و طرح عظیم کربن» نوشته بیژن عبدالکریمی بیش از آنچه نشان می داد وجدآفرین بود. نگاهی انتقادی به گفتمان فردید و سیری در آثار او که البته بیشتر به معرفی و تلاش فکری هانری کوربن تعلق داشت. چیزهای فراوانی در حجم مختصری برای آموختن داشت. نظرم را درباره نداشتن مقاله انتقادی درباره فردید پس می گیرم.
مقاله دیگری که گفتمان صدرایی را در باب ماهیت علم به چالش جدی می کشید مقاله «گفتمان فردید و ماهیت علم» نوشته روح الله رجبی بود. فرمایشات آیت الله جوادی به عنوان یک صدرایی درباره علم برای من به سئوالی بزرگ تبدیل شده است. گرچه به تازگی فرمودند آنچه در دانشگاه ها تدریس می شود لاشه علم است. مسئله ما چیز دیگری است.
پی نوشت: چند وقتی است در اینجا به سیاست و معرفی کتاب و مجله و ... می پردازیم. آنچه می خواستم بیشتر در اینجا به آن بپردازم اندیشه های شخصی خودم بود- که چند وقتی است در ان وقفه ایجاد شده است. سعی بر آن دارم هرچه زودتر به آن بازگردم.