ارغوانیه:
* بخوانید درباره ازدواج موقت دختران دبیرستانی!
* کلاً از یادداشت های روی صفحه آرمانشهر خوشم آمد.
همین طور شاهد بیاورم...؟
* نقد سجاد صفار بر کتاب قانون.
بسیار علاقه مندم که این فیلم را ببینم. شاید شنبه رفتم.
* این را هم درباره کردان بخوانید+.
* احتمالاً به زودی یادداشتهایی درباره مشکات و درباره حوزه خواهم نوشت.
اشاره:
چند وقتی است که میخواستم درباره ماجرای یمن و شیعیان بنویسم. امروز فرصت شد که توانستم این کار را بکنم. امید است که با سبک شدن دروس مدرسه کمی بیشتر فرصت نوشتم پیدا کنم.
1.از غزه تا صعده، و مسخرگی جنبشوبلاگی «ما»!
چه می شود که «ما»-که در نوشتهمان دغدغه اسلام و مسلمانی داریم- رگ گردنمان متورم میشود و احساس میکنیم در جایی در این جهان پهناور، در گوشهای به مسلمانی یا به یک قوم و جمعیتی از مسلمین ظلمی شده و این مائیم که بر دوشمان رسالتی است که باید چیزکی بنویسیم و دغدغهمان را ابراز کنیم؟! وا اسلاما سر دهیم و ... . یک روز غزه است، روز دیگری لبنان، یک روز عراق، فرادیش چین، افغانستان، پاکستان و نمیدانم کدام کشور اروپایی و... . اردوکشی کنیم جلوی این سفارت و آن سفارت، که انگار همه کشورها امریکایند که سفارتشان باید تسخیر شود. و در این همه آنقدر پیش میرویم که سفیر سفارت را تهدید به تسخیر میکنیم و برایاش ضربالعجل تعیین میکنیم و حتماً باید دستور رهبری «هویجمان» کند که بیخیال ماجرا شویم.
یمن و صعده هم آخرین اینها نخواهد بود. اولیناش هم نبوده است. خوب! قرار است چه کنیم و چه بشود؟! هر چند وقت دلمان را خوش کنیم که فلان عدد وبلاگ پست گذاشتهاند! برای هم ایمیل فروارد کنیم و فحش و ناسزا بار مسئولین دولت و صدا و سیما کنیم.
من میگویم: اگر واقعاً چنین دغدغه داریم و واقعاً از سر احساسات و بشردوستی و تعصب مذهبی نیست که چنین میکنیم، کاری برای «اسلام» کنیم. امروز اسلام بیش از هر زمان دیگر نیاز به نیروهای متخصص در دین و مجاهدانی دارد که حاضر باشند در هر جای دنیا و در هر شرایطی برای اعتلای نام «الله» و «کلمه توحید» حضور پیدا کنند. کسانی که مال و جال را سرمایه دین خدا کنند. ما که حاضر نیستیم به خاطر اسلام، فحش بخوریم، یک ریال خرج کنیم، مدرک تحصیلیمان را رها کنیم و ... بهتر درجه حساسیتمان را نسبت به این مسائل پایین بیاوریم.
2. از غزه تا صعده، و این صدا و سیمای لعنتی!
چه میشود که «صدای و سیمای جمهوری اسلامی ایران» که در زمان جنگ 22 روزه آنقدر مقاوت فلسطینیها را پوشش داد که حال مردم را به هم زد، درباره شیعیان صعده و یمن از یک زیر نویس هم دریغ میکند؟! به جای ناسزا نثار کردن چند دقیقه تأمل کنیم.
قطعاً باید سیاستی ورای این عدم انعکاس باشد. و آن هم دلایلی که مربوط به مسائل داخلی باشد. وقتی شبکه «العالم» و «پرس تی وی» در هر بخش خبری به طور مفصل به جنگ یمن می پردازند دلیلی ندارد به خاطر «مصالح بینالمللی» شبکه داخلی به آن نپردازد.
بسیاری از کوتهفکران بسیار میکوشند تا القا کنند که «مسئله ما» مسئله شیعه-سنی است و پشت سرهم کتاب و سخنرانی از خود ساطع میکنند. اما به راستی چنین است؟! امروز مسئله و دشمن مشترک «جهان اسلام» امپریالیسم و غرب-به معنای فکری فرهنگی- است. مانور بیش از حد بر روی جنگ مسلمان-مسلمان سبب چرخش بیشتر نظرها از موضوع اصلی میشود. گرچه من هنوز جوابی برای انعکاس حداقلی آن نیافتهام.
علاوه بر اینکه وضعیت حوثی ها از لحاظ نظامی با غزه به کلی متفاوت است. و انتظار می رود با درک این تفاوتها سعی بر همسانسازی این دو جنگ نکنیم.
3. مسئله یمن و آخرالزمان و جنبش جهانی اسلامی
چه میشود که عربستان با این شدت در مسئله داخلی یمن دخالت میکند؟ گرچه مسائل سیاسی-اقتصادی میتواند عامل این مساعدت در کشتار شیعیان باشد، ولی بیشک واهمه از ظهور آخرین امام شیعیان در این مسئله دخیل است.
علامه مجلسی در مقدمه کتاب رجعت خود -پس از تعریف و تمجید از شاه صفوی- مینویسد:
«و در اثنای جمع احادیث، دو حدیث به نظر قاصر رسید که ائمه اهل بیت، به ظهور این دولت علیه خبر دادهاند، و به اتصال این سلطنت بهیه به دولت قائم آل محمد صلوات الله علیه اجمعین، شیعیان را بشارت فرمودهاند ...».
و از همین حدیث که منظور از «دولت علیه» را -که علامه مجلسی به صفویه زده است- «جمهوری اسلامی» میگیرند. و کم نگذشته بر شیعیان که با بالاگرفتن درگیری در یمن و شام و طبرستان به خود وعده ظهور دادهاند.
در همین روزها هم هست که این سوی و آن سو سخن آشکار شدن نشانه ظهور میدهند. این ادعاها را نه می توان رد کرد و نه می توان اثبات کرد. لیکن فایدهای که برای امثال ما دارد این است که کمی به «حال معنوی خودمان» رسیدگی کنیم.
مسئله دیگر این است که ما بیش از آن بخواهیم در گوشه و کنار جهان نیروهای شبه نظامی درست کنیم، باید تفکر شیعی را ترویج کنیم. در میان برادران اهل تسنن به نوعی و در میان شیعیان به نوعی دیگر. چرا کمتر کسی از ما در همین یادداشتهای وبلاگی از حسین الحوثی نام نمیبرد. ما بیش از سلاح و رسانه و ... نیازمند امامانی همچون امام موسی صدر، سید حسن نصر الله، حکیم، آیت الله سیستانی، حسین الحوثی و ... هستیم. تا تفکر شیعی را در جان مردمانشان رسوخ دهند. آنگاه است که دیگر سلاحهای ابرقدرتها نمیتواند ما را به واهمه اندازد.