1.
و جاء من اقصا المدینه رجل یسعی قال یا قوم اتبعوا المرسلین" (یس، 20). و آن شهری است که باران غفلت بر آن باریده و خورشید آسمان، زیر ابرهای وهم زا پنهان شده. از دور ترین جای شهر، در آخرزمان غروب خورشید، جوانمردی که دید بر فرّ نور دوخته بود، شتابان آمد و شتابان گفت از انبیاء نور پیروی کنید و رفت.
برنامه ماه اول به آخر رسید. از زمان بندی راضی نبودم. حدوداً 3 روز دیرتر از برنامه بود. قسمت دوم هم هنوز آمده نشده. علتش هم کمی گرفتاری های دانشگاه بود.
یک مقاله هم برای همایش «آنان که می اندیشند» نوشتم. درباره مرحوم فردید (اینجا می تونید ببینید +). البته بسیار ناقص و مبهم است. برای همین هم اینجا نگذاشتم. ان شاء الله اگر وقتی حاصل شد درباره او بیشتر بنویسم. دوشنبه و سه شنبه(29 و 30 مهر) هم همایش است.
بگذریم.
2.
این روزها بیشتر سعیم بر مطالعه است. هر روز 150 صفحه برای یک هفته. و هر هفته؛هر روز 50 صفحه بیشتر. از دو هفته آینده (آبان ماه) وقتم بیشتر خواهد بود و دغدغه هم کمتر.
3.
این ترم مرخصی گرفتم و تهرانم. دنبال جمعی می گردم هم سن و سال برای گفت و شنود. صحبت درباره این کتاب و آن کتاب و ... .
4.
اما درباره ارغوان.
در حال نوشتن قسمت های بعدی «ویژه نامه پوپر» هستم. شامل دو قسمت که بطور جداگانه در ج می شود. اولی با موضوع و محوریت اندیشه های پوپر در باب علم و دیگری هم با محوریت سیاست و کوتاه درباره فلسفه.
برای این ماه برنامه نمی نویسم. چون هنوز برای موضوع بعدی فکر نکردم. چند تا موضوع هست. احتمالاً درباره علم و پژوهش در ایران بنویسم.
دو تا ویژه نامه هم تا حالا انتخاب کردم برای سال 88 اگر زنده بودیم. «سید مرتضی آوینی» برای فروردین و «علامه جعفری» برای اردیبهشت و شاید هم زودتر.
شاید تا آماده شدن مطلب هم یادداشت بگذارم.
یک موضوع دیگر هم از قبل علاقه داشتم کار کنم؛ «در برابر غرب». یک کار ویژه و تخصصی. البته به مطالعه زیاد نیازمند است. شاید چند سالی طول بکشد. شاید هم بشود یک کتاب. شاید یادداشت هایی در این باره بنویسم.
5.
رفتیم انقلاب کتاب بخیرم. یک کتاب برداشتیم گران بود نخریدیم. عبور از خط را هم انتشارات ساقی چاپ کرده است با ترجمه جدید. نه از مقدمه جلال خبری بود و نه از یادداشت آوینی، انتهای بی سلیقگی. مرتضی و ما هم برای اولین بار دیدم. بد نبود.
6.
احتمال دارد از اینجا بروم. شاید مقاله بعدی در منزل جدید باشد. قبض تلفن مان هم آمد! هزینه اینترنت هوشمند پدرمان را متقاعد ساخت تا ADSL بگیرم, بالاخره اصرارمان نتیجه داد.