طبیعت - عقل آباد|و شاید همان ناکجا
سفارش تبلیغ
صبا ویژن


طبیعت - عقل آباد|و شاید همان ناکجا


درباره نویسنده
طبیعت - عقل آباد|و شاید همان ناکجا
-
تماس با نویسنده
[مقالات در باشگاه اندیشه]
[English ver]


آرشیو وبلاگ
درباره نیهیلیسم
قاب شیشه‏ای
درباره تکنولوژی
درباره فلسفه
مکاتب ادبی
میز مطالعه
درباره جراید
درباره غرب
درباره قرآن
درباره پوپر
سیاست
ارغوانیه
لاطائلات
یادنامه
وقایع


.::دوستان::.
حسین کاشانی
آنتن!
نائب
در محضر نور
تشریک
زکریا راحل
دهقان فرد
حامد زمانی
محمد نمازی
حامد فتاحی
محمد الیاس
سعید رضایی
سعید اعوانی
محمد میلانی
محمد بطحایی
روح الله رجبی
سهیل اسدی
فرهاد جعفری
محمد منتظری
محمد آل حبیب
محمدرضا باقری
محمد علی زرین
علیرضا رحمانی
رضا عسگریفر
سلمان محمدی
روح الله رشیدی
محمد علی بیگی
سید مجید کمالی
احسان محمودپور
شهاب اسفندیاری
محمود احمدی نژاد
مهدی ابراهیم زاده
سید جعفر حسینی
سید مهدی موسوی
علی رضا مکاریان پور
مسعود مسیح تهرانی
محسن حسام مظاهری
حسن باقری
وحید هاشمی
علی رضا قربانی
محمد علی سافلی
علی رضا عالمی

.::پیوندهای وب گاه::.
حرف ما [28]
پایگاه نشریات [20]
دکتر کچوییان [57]
سنت گرایان [68]
دکتر سروش [176]
رضا امیرخانی [123]
استاد مطهری [46]
علامه جعفری [58]
دکتر خسروپناه [82]
دکتر رضا داوری [134]
آیت الله مصباح [59]
مصطفی ملکیان [119]
دکتر احمد فردید [165]
سید مرتضی آوینی [74]
سید منیرالدین حسینی [78]
[آرشیو(26)]

نغمه


از بروز شدن ارغوان آگاه شوید
 
لوگوی وبلاگ
طبیعت - عقل آباد|و شاید همان ناکجا

هر گونه استفاده از مطالب بدون کسب اجازه ممنوع است
v.nasirikia@gmail.com
مدرسه علمیه مشکوه  RSS 

گفت و گویی پیرامون تکنولوژی(1)
.
.
.
گفت: تکنولوژی باعث دوری انسان از خدا شده.
گفتم: چرا؟ اتفاقاً بر عکس. قدیم اگر کسی می‏خواست بره مکه برای حج یا مثلاً بره مشهد برای زیارت، پدرش در‏می‏اومد. چقدر آدم توی مسیر می‏مردن! ولی حالا خیلی راحت شده! سوار هواپیما می‏شی، در عرض چند ساعت هر جا بخوای میری! اگر هم خیلی وضعت خوب نباشه با اتوبوس می‏ری!
گفت: ولی اثر زیارت اون زیارت با این زیارت خیلی فرق داره! قبلاً مسیر زیارتش خودش روی زائر کلی اثر داشت. ولی حالا چی؟
گفتم:‌ گیرم که حرف شما درست! ولی نگاه کن! همین وسائل نقلیه چقدر ارتباط رو سریع و آسون کرده! فکر کن می‏خواستیم با الاغ بریم تهران! چقدر وقت هدر می‏رفت. ولی الآن می‏شه همون وقت رو برای عبادت یا خیلی چیزهای دیگه صرف کرد.
گفت:‌ خیلی از این استفاده‏هایی که از این وسایل می‏کنیم صوریه! یعنی به واسطه این نوع شیوه زندگیه که مجبوری از اونها استفاده کنی! اگر شما نمی‏خواستی مهندس شی لازم نبود بیای سمنان! اگر نمی‏یومدی سمنان لازم نبود اتوبوس سوارشی برگردی تهران!
گفتم: شاید بعضی چیزا اینطوری باشه!‌ ولی همش که اینجوری نیست! مثلاً همین لامپ! اگر ادیسون اختراع نمی‏کرد چی می شد؟!‌ بگذریم که یکی دیگه اختراع می‏کرد- می‏دونی چقدر باید روغن چراغ درست می‏کردن؟!
گفت: عزیز من! اگه شما غروب که می‏شد می‏خوابیدی به این همه روغن نیاز نبود!‌ چون شب‏ها تا بوق سگ بیداری لامپم می‏خوای!
دیگه زد به سیم آخر و تهش رو گفت:
بعضیا می‏گن ما لذت خر سوار شدن رو نمی‏چشیم!
من که چار شاخ مونده بودم برای اینکه کم نیارم گفتم:
قدیما هم لذت ماشین سواری رو نمی‏چشیدن!!
طرف هم انگار انتظار جواب منو نداشت گفت:
ببین این بحث بی‏سر و ته!‌ تا فردا هم بحث کنیم به جایی نمی‏رسیم!‌ اگر خواستی ادامه بدیم قبلش باید مطالعه و فکر کنیم.
منم که از پیشنهادش بدم نیومد و فرصت رو برای تموم کردن بحث مناسب دیدم قبول کردم و گفتم:
قبول دارم! این بحث بیشتر جدلیه!
بعداً در جوابم گفت: ببین ماشین از طبیعت نسبت به خر دور تره! یعنی در مرحله سوم قرار داره! پس حتی اگر لذت ماشین‏سواری هم بیشتر باشه خرسواری بهتره! چون ماشین باعث دور شدن انسان از طبیعت می شه! و این باعث از خود بیگانگی انسان با خودش می‏شه! قبول داری؟!
من که خیلی از جوابش چیزی نفهمیدم سر تکون دادم و گفتم؛ راست می‏گی! شاید!
بعداً با خودم فکر کردم که دور و اطراف ما چه چیزی‏هایی طبیعی‏ان و چه چیزهایی رو ما خودمون ساختیم یا اون جا گذاشتیم! هر چی فکر کردم چیزی که واقعاً خودش باشه پیدا نکردم! به آسمون و زمین متوسل شدم!‌ آسمون که خوب روزا شاید؛ ولی شب‏ها به خاطر آلودگی نوری- تازه اگر شهرداری محترم لیزرش روشن نکنه- هیچی معلوم نیست! زمین هم که یا آسفالته! یا کودی! باز خدا پدر وزارت علوم رو بیامرزه که اینقدر به دانشگاهموم پول نداده که همه کویر سمنان رو کود بده و توش درخت بکاره!
بالاخره یک چیز طبیعی پیدا کردم!‌        

||بعد التحریر: این را دوست خوبم محمد ع در نظرات این مطلب نوشته بود، جای تأمل داشت و من را یاد مقاله «وقت چیست و چگونه تلف می شود؟»/رضا داوری انداخت. دوباره آن را خواهم خواند و مطلبی دراینجا خواهم نوشت.
«وقت و استفاده از وقت از مقتضیات دنیای مدرن است. اگر رقابتی به معنای امروزی و توجه به نفس به معنای امروزی نبود، زمان فانی ارزش و اعتبار پیدا نمیکرد و بشر در نسبت خودش با جهان زمان فانی رو معیار قرار نمیداد.
پس اینکه گفته میشود وقت رو برای عبادت بیشتر میشود صرف کرد طعنه میزند به عبادت تجار...»



نویسنده : - » ساعت 9:0 عصر روز شنبه 88 فروردین 8