ارغوانیه:
* چند روز پیش تولد اینجا بود. میتوانید یکساله شدن اغوان را تبریک بگویید.
البته جشن تولد چند روز دیگرست!
* من نمیدانم بعضی با چه استدلالی میتوانند خود را پیرو امام بدانند و به دامان حسینعلی منتظری پناه ببرند.
نامه امام را بخوانید(+).
* پیشنهاد من این است یکی از این قرصهایی که به ابطحی خورانده اند به موسوی و کروبی هم بخورانند که ماجرا تمام بشود.
* کروبی دو راه دارد؛ اول ننجونش و خودش را به جای مستند ارائه کند.
یا ...
* موسوی دستگیر شد! به نقل از آل حبیب.
* دو توصیه بهداشتی به سبزها! حتماً بخوانید. + و +.
* سروش تناقضات. درباره نامه اخیر او به مقام معظم رهبری.
* این سایت را هم ببینید. دیکتاتور کیست؟
* بنده که خیلی خوشحالم از اینکه به واسطه فتنه دشمن آقا بیشتر و صریحتر راه را نشان میدهد!
خدا این سید را برای ما نگه دارد، دوست دارم آقا!
* راستی چرا هیچ کس از بسیجیان دلجویی نمیکند؟
اشاره:
آنچه در زیر آمده است رئوس مطالبی است که مقام معظم رهبری در خطبههای 20/6/88 فرمودند. جملات از بنده است. متنهای که با رنگ آبی متمایز شده اند نظرات شخصی بنده است.
سلوک سیاسی امیرالمؤمنین(علیه السلام)
سلوک سیاسی حضرت امیر(ع) از سلوک اخلاقی و معنوی او جدا نیست و آمیخته با معنویت و اخلاق اوست. مشأ گرفته از آنهاست. این سیاست اخلاقی نتیجهاش برای مردم نمایاندن راه رسیدن به بهشت است. سیاستورزی برای کسب قدرت، ثروت و دنیا چه برای سیاستورز و چه برای مردم می شود آفت.
در طول حکومت حضرت سه جنگ مفصل نظامی با هزاران کشته واقع شده است. این چنین حکومتی را در نهجالبلاغه با حقارت ذکر میکند. ارزشش در نزد علی(ع)-به گفته خود ایشان- چیزی در حد بند کفش خود یا رطوبتی که بر اثر عطسه بزغاله ایجاد میشود است! حکومتی که این قدر در نظر علی(ع) حقیر است چرا او زیربار زمامداری آن میرود؟! خداوند بر عالمان فرض کرده است تحمل نکنند سیلی ظالم به مظلوم را. این است که علی(ع) حکومت را میپذیرد.
سیاستورزی علی(ع) چه ویژگیهایی دارد؟!
1. از مکر و فریب دور است
تقوا مانع مکر علی(ع) است. دلبستگی به دشمن، تهمت و دروغ، نقض تعهد و پیمان و ... اینها در روش علی(ع) جایی ندارد.
جدایی دین و سیاست-که امروز دوباره عدهای از آن دم می زنند- یکی از خطراتش جدایی سیاست از معنویت و اخلاق است.
2.مدارا با مخالفان و دشمنان
جنگهای حضرت علی بعد از مداراهای لازم بود. کسانی میآمدند خدمت حضرت و او را به جنگ و از بینبردن مخالفانش دعوت میکردند. در پاسخ آنها حضرت میفرمود بگذارید با لطافت و تسامح حق ذیحق را بگیریم. در جنگ صفین عدهای به دنبال شروع جنگ بودند. حضرت می فرمود من دنبال جنگ نیستم، من دنبال هدایتم. یک روز هم جنگ عقب بیفتد شاید عدهای هدایت شوند.
و یا در جمل حضرت بر دشمنی و عدم تحمل آنها بر حکومتش صبر کرد تا زمانی که بین مسلمانان شکاف و تفرقه ایجاد کردند.
3. با دشمنانش با استدلال سخن میگفت
در نامههایی که حضرت به معاویه دارد. در پاسخ به فحاشی ها و توهینهای معاویه حضرت استدلال میکند.
در استدلال با طلحه و زبیر میگوید یک چیز کوچک را مایه اختلاف قرار دادید و این همه نکات مثبت را ندیدید.
4. به زور و ظلم راضی نمیشد
به متنفذین و اشراف باج نداد. امیرالمؤمنین بیاید با ظلم و راههای غلط برای خودش دوست درست کند؟! هرگز!
5. از مردم درخواست میکند که هنگام سخن گفتن با او چاپلوسی نکنند.
6. رفتارش با مخالفان یک جور نیست.
بین جریانهای مختلف تفاوت میگذارد. آنجایی که کسانی بخواهند با ظواهر دینی بازی کنند میایستاد، اما با همه یک نوع برخورد نمیکند. میفرمود بعد از من با خوارج جنگ نکنید. آن کسی که دنبال حق است ولی اشتباه میکند مثل کسی نیست که دنبال باطل میرود.
روی سخن با جریانهای سیاسی است
در این تذکراتی که مطرح میکنم روی سخنم با جریانهای سیاسی و مسئولان حاضر و سابق است. کسانیکه تا کنون در درون نظام بودند که انشاءالله در آینده هم برای نظام کار کنند. این درون و برون شاخصهای عقیدتی و مبناهای فکری دارد.
1. انشعابات از انقلاب تا کنون
از انقلاب تا امروز اشعاباتی به وجود آمده که برخی خسارتزا بودهاند لیکن برخی هم با هوشیاری مردم و عناصر فعال حل شدهاند. اینها همه یک جور نیست. برخی ناشی از اختلاف در عقاید است. برخی اختلاف و دعوا بر سر منافع است. برخی هم اختلاف سلایق است در چارچوب اصول نظام.
آنچه به نظر میرسد اختلاف سبزها، اختلاف بر سر منافع و البته عقاید است. آنچه به وضوح در اعترافات متهمان مطرح است. جریانی که به دنبال احیای تفکرات امام در بطن دولت است با تفکرات غربی آقایان تناقض دارد. در کنار این نمیتوان گفت که دست ایشان از بسیاری منابع پولی و شرکتهای اقتصادی کوتاه شده، در خطر افتاده و یا عرصه برایشان تنگ شده است.
امام هم با همه اختلافات یک جور برخورد نکرد، مانند شیوه امیرالمؤمنین(ع). برخورد با دولت موقت، لایحه قصاص و کسانی که کار را به ترور کشاندند. برخی از اینها در سطوح بالای حکومتی بود. برخورد با کسانی بود که بیش از این با آنها نمیتوان مدارا کرد. همه هم سوابق انقلابی و مذهبی داشتند. لیکن برخی با امام درافتادند و مدارای امام را نادیده گرفتند.
ضدیت سبزها با مبانی اندیشه امام و ولی فقیه آشکار شده است. کسانی که برای ارتباط و نزدیکیشان با رهبری عکس دیدار خانوادگی رو میکردند حالا تمام قدر در مقابل او ایستادهاند. مگر امام نگفت «پشتیبان ولایت فقیه باشید»؟ حرف ما با اینهایی نیست که با کلیت نظام مشکل دارد، دعوای ما با کسانی است که ادعای دینداری میکنند و تا دیروز ولایت قبول داشتند حالا امروز به دامن امسال منتظری پناه بردهاند! آنچه به وضوح پیداست وجود تناقضات آشکار و آشفتگی و سردرگمی در جبهه سبزهاست.
در برابر رسوخ مبانی غلط در کالبد نظام و درگیری با انقلاب -که سم مهلک برای نظام است- امام(ره) برخورد میکرد. جایی که حالت دشمن به خود میگیرد. تا جایی که کار به معارضه، ضربه زدن و شمشیر کشیدن نکشد نظام به کاری به آنها ندارد. نظام تا زمانی که اینها کاری به کار نظام نداشته باشند به آنها کاری ندارد. نظام با دگراندیشان کاری ندارد.
اختلاف سلیقه اشکال ندارد، بلکه نافع است تا فضا رقابتی شود در حضور منتقدان لیکن در چارچوب نظام. چارچوب نظام هم مشخص است. اسلام، قانون اساسی، رهنمودها و وصایای حضرت امام. در این چارچوب نظام با کسی برخود نمیکند. تا زمانی که در پی اغتشاش و دروغپراکنی و سلب آسایش نباشند. استراتژی نظام در این چارچوب جذب حداکثری و دفع حداقلی است.
لیکن نظام در برابر قانونشکنیها و مرزشکنیها حق دفاع دارد. هیچ کجای دنیا هم چنین نیست. احزابی که مخالف اصول نیستند قبول نمیکنند و برخورد آنها خشن و تند است. شمشیر کشی در مقابل نظام «جواب تند» دارد.
با نگاهی به موضع مقام معظم رهبری این سخن در شیوه برخود ایشان کملا هویداست. لیکن آنهایی که قدر این مدارا را ندانستند و با تهییج افکار عمومی کار به اغتشاش و سلب آسایش عمومی کشاندند باید انتظار برخورد نظام ه داشتند. قطعاً-و در هیچ کجای دنیا- به کسی که اموال عمومی و خصوصی را به آتش میکشد و متعرض جان و ناموس مردم می شود شیر موز نمیدهند!
2.مسئله فساد و تسفیه حساب شخصی
کسانی که با خدا خلف وعده کردند نفاق در دلشان به وجود میآید. نفاق کفر باطنی است. این هم به تدریج بر اثر گناه ایجاد میشود و علاج این تقواست.
3. جمهوری اسلامی تقلبی!
فساد ممکن است در یک نظام پیش بیاید؛ همان بیماری که ممکن است اشخاص دچار آن شوند. اسم و ظاهر اسلامی باشد لیکن سیرت غیراسلامی باشد.استفاده از آزادی در جهت لاابالیگری و فساد، حساس ضعف در برابر دشمن و اتحاد با او، لبخند زدن به بیگانه، اینها نشانههای انحطاط است.
هرگاه با شعارهای امام پیش رفتیم عزت و منفعت دنیایی هم با ما بودهاست.
برخی در لباس دلسوزی آمدند و گفتند چگونه این اعتماد از دست رفته مردم را بازگردانیم! در انتخابات آینده مردم نشان خواهند داد که از اعتمادشان به جمهوری اسلامی کاسته نشده است.
همه باید مراقب باشیم جمهوری اسلامی تبدیل نشود به یک نظام بیدین و سکولار با ظاهر دینی. باطنش مجذوب غرب باشد و ظاهرش شعائر دینی دم دستی. برخی وقتی دهان گشاد دشمن را میبینند ترس برشان میدارد. همه نظامها اینگونهاند. باید دید این موافقان و مخالفان چه کسانی هستند!
یکی از ویژگی های دولت نهم این بود که مجذوب نظریات و قدرت غرب نیست. آنچه ما در این 16 سال نداشتیم. علاوه بر آنکه مرعوب غرب نیز بودیم. در این بستر مناسب است که انقلاب میتواند به راه خود ادامه دهد و دست به نوآوری بزند. کار دیگری که این دولت کرد فقر علوم اسلامی را که در این چند سال باید تولید میشد نشان داد. وقتی سراغ نظریات اقتصاد اسلامی را میگیرد و از هیچ کس پاسخی نمیشنود. این رویکرد است که برخی علما را میترساند.
نگذارید جمهوری اسلامی تقلبی درست کنند. در ده سال گذشته هم میخواستند چنین کنند ولی خداوند و هوشیاری مردم نگذاشت. هر مقدار که از دوران اصلاحات فاصله میگیریم خیانتها و برنامههای جبهه اصلاحات در این چند سال از زبان رهبری بیشتر بیان میشود. خیلی از مواردی که بیان آنها مصلحت نبوده است. بنده که از روشن شدن نقاط مبهم این چند سال خوشحالم!
در راهپیمایی روز قدس شرکت کنید. نگذارید در این اجتماعات تفرقه ایجاد شود. از تفرقه باید ترسید و با آن مبارزه کرد.
من که گمان نکنم حضور سبزها آنقدر چشمگیر باشد! قطعاً به واسطه حضور کمشان در مکانهای ثابتی تجمع خواهند کرد که بیشتر دیده شوند.