من و کتاب، 128 ص
سید علی خامنهای
چاپ اول: 1387
قیمت: 1200 تومان
انتشارات سوره مهر(وابسته به حوزه هنری)
اصلاً به فکرتان هم خطور نکند که این یادداشت را به دلیل نزدیک شدن زمان برگزاری نمایشگاه کتاب نوشتهام-که اگر چنین هم کرده باشم کار لغوی نبودهاست. این را گفتم که بدانید پایبندم به عهدی که با خود بستم که مناسبتی ننویسم-مگر مناسبتش، مناسبت باشد.(1) بگذریم.
به شما توصیه میشود خواندن این کتاب و به همه کتابخوانها و کتابنخوانها! اگر آدم یک مثقال یا اگر نگوییم به اندازه یک کف دست، به اندازه یک بند انگشت هم که شده معرفت داشته باشد-که الحق همینش هم امروز روز کم پیدا میشود- وقتی یک آدم بزرگی-نگوییم ولیامر مسلمین جهان- پیدا شود و اینگونه سفارش کند به کتابخوانی، اگر آدمی از فرط کتابخوانی جان بدهد زیادهروی نکرده است.
«من و کتاب» گزیدهای است از سخنان مقام معظم رهبری درباره کتاب و کتابخوانی. این فکر به ذهنتان خطور نکند که با یک نظر آدم عادی که حالا چند جلد کتاب هم خوانده روبرو هستید، نه! این نظرات کسی که به گفته خود، هزاران قصه از بهترین نویسندگان جهان خوانده است. در اصل شما با یک منتقد درجه یک روبرو هستید.
کتاب در 6 فصل دسته بندی شده است. فصل اول درباره اهمیت کتاب و کتابخوانی است. فصل دوم(من و کتاب) نظرات ایشان است درباره برخی کتابها. فصل سوم نقدی است بر وضع موجود کتاب و کتاب خوانی. فصل چهارم(چه باید کرد؟) اشاره دارد به برخی راهحالها برای رفع مشکل کتابنخوانی در کشور. فصل پنجم دستنوشتههای ایشان است در انتهای برخی کتابها و در فصل آخر هم دستخط هایی از دستنوشتهها.
در صفحه 42 کتاب ذیل عنوان «نمیدانم این همه تکرار اثر کرده یا نه؟» آورده شده است: از بس درباره این مسئله مهم گفته ام و به من هم گفته نشده که چقدر اثر دارد، حقیقتاً وقتی میخواهم بار دیگر این مسئله را بیان کنم، دچار تردید میشوم که این دیگر جزء گفتار لغو نباشد.
در جای دیگری آمده است:
دُن آرام یکی از بهترین رمانهای دنیاست. البته جلد اولش بهتر است؛ جلدهای بعدیاش سطح رمان را متوسط میکند؛ کما اینکه رمان بعدیاش، زمین نوآباد، هم کتاب خوبی نیست. این «دُن آرام» را من قبل از انقلاب خواندم ... به قدری در این کتاب تصویرگری فوقالعاده است که من این را در هیچ کتاب دیگری ندیدهام. دشتهای روسیه را که تصویر میکند، مثلاً صد جا تصویر کرده، ولی صد جور بیان کرده است! ... ادبیات، اینگونه ماندگار میشود. چرا من آخوند در یک کشور اسلامی، کتاب دُن آرام را میخوانم؟ اگر جاذبه نداشته باشد، اگر این کتاب لایق خواندن نباشد، یک نفر مثل من نمیرود آن را بخواند.
در جای دیگری نیاز به کتابهای دینی بدون افراط و تفریط را متذکر میشوند؛ مقولهی دیگری که ما در آن کم کاری داریم، که شاید باورکردنی نباشد، کتابهای دینی است! مثل اینکه ما روی کتابهای دینی و مسائل اسلامی متأسفانه کم کار میکنیم! ... ما به کتابهایی در ردیف کتابهای شهید مطهری احتیاج داریم که مسائل اساسی اسلام را با یک بینش صائب و به دور از کجروی و افراط و تفریط، با زبانی قابل فهم برای قشرهای متوسط جامعه، که نه دانشمندان و اندیشمندان را ملاک گیریم، نه سطوح خیلی پائین را،...تبیین کند.
پینوشت:
1. اشاره دارد به آن گفته حکیم که گفت: «ما زیر بار زور نمیرویم؛ مگر زورش پر زور باشد!»