درباره قرآن - عقل آباد|و شاید همان ناکجا
سفارش تبلیغ
صبا ویژن


درباره قرآن - عقل آباد|و شاید همان ناکجا


درباره نویسنده
درباره قرآن - عقل آباد|و شاید همان ناکجا
-
تماس با نویسنده
[مقالات در باشگاه اندیشه]
[English ver]


آرشیو وبلاگ
درباره نیهیلیسم
قاب شیشه‏ای
درباره تکنولوژی
درباره فلسفه
مکاتب ادبی
میز مطالعه
درباره جراید
درباره غرب
درباره قرآن
درباره پوپر
سیاست
ارغوانیه
لاطائلات
یادنامه
وقایع


.::دوستان::.
حسین کاشانی
آنتن!
نائب
در محضر نور
تشریک
زکریا راحل
دهقان فرد
حامد زمانی
محمد نمازی
حامد فتاحی
محمد الیاس
سعید رضایی
سعید اعوانی
محمد میلانی
محمد بطحایی
روح الله رجبی
سهیل اسدی
فرهاد جعفری
محمد منتظری
محمد آل حبیب
محمدرضا باقری
محمد علی زرین
علیرضا رحمانی
رضا عسگریفر
سلمان محمدی
روح الله رشیدی
محمد علی بیگی
سید مجید کمالی
احسان محمودپور
شهاب اسفندیاری
محمود احمدی نژاد
مهدی ابراهیم زاده
سید جعفر حسینی
سید مهدی موسوی
علی رضا مکاریان پور
مسعود مسیح تهرانی
محسن حسام مظاهری
حسن باقری
وحید هاشمی
علی رضا قربانی
محمد علی سافلی
علی رضا عالمی

.::پیوندهای وب گاه::.
حرف ما [28]
پایگاه نشریات [20]
دکتر کچوییان [57]
سنت گرایان [68]
دکتر سروش [176]
رضا امیرخانی [123]
استاد مطهری [46]
علامه جعفری [58]
دکتر خسروپناه [82]
دکتر رضا داوری [134]
آیت الله مصباح [59]
مصطفی ملکیان [119]
دکتر احمد فردید [165]
سید مرتضی آوینی [74]
سید منیرالدین حسینی [78]
[آرشیو(26)]

نغمه


از بروز شدن ارغوان آگاه شوید
 
لوگوی وبلاگ
درباره قرآن - عقل آباد|و شاید همان ناکجا

هر گونه استفاده از مطالب بدون کسب اجازه ممنوع است
v.nasirikia@gmail.com
مدرسه علمیه مشکوه  RSS 

ارغوانیه:
* هر چقدر خودمان را نگه‏داشتیم چیزی مثل حاشیه‏های
ابراهیم‏زاده
راه نیاندازیم؛ نشد!

* عقل می گوید که پیروی و دنبال ره‏بر راه افتادن به گوش‏دادن به حرف‏های
بهشتی‏زاده‏ها، مطهری‏زاده‏ها، خمینی‏زاده‏ها و ... مرجح است.
*  ما می‏میریم! از آنفولانزای خوکی.
این اولین و شاید آخرین پیامد وزارت یک زن در کابینه باشد!

* باهنر گفته است که اگر نظر مشورتی ره‏بر نبود 8 وزیر رای نمی‏آوردند.
این حرف یا از روی بی‏خردی است یا فتانه‏گی.
* یکی از مسئولین صدا و سیما گفته است سریال‏های ماه رمضان ضعیف ساخته شده‏اند،
تا مردم کمتر پای سیما بنشینند!
* خوب شد که مراسم قدر حرم امام(ره) لغو شد. احتمالاً صحنه‏هایی مثل نمازجمعه کذا را شاهد بودیم.
گرچه برخی جراید در اظهاری مضحک استقبالی 4 میلیونی را پیش‏بینی کرده بودند!
* روز قدس امسال هم احیاناً تاریخی خواهد بود. شاید برای اولین بار رسانه‏های خارجی
شرکت‏کنندگان را 3-4 میلیون بیشتر گزارش کنند-به واسطه‏ی حضور سبزها!
* شهرداری اعلام کرده نماز عید فطر به دلیل فعالیت عمرانی مصلا در دانشگاه برگزار می‏شود.
ما که از وقتی یادمان است و هنوز عباس‏آباد تپه بود مصلا عملیات عمرانی داشت! 

بازدیدی از بزرگ‏ترین واقعه قرآنی کشور
امسال هفدهمین نمایش‏گاه قرآن است که برگزار می‏شود. چند عکس تعویضی! . به دلیل شاکی خصوصی عکس قبلی عوض شد! ...منم حساس!/ قرآن چاپ شهر کتک!سالی است که به این وسعت و با این تبلیغات برگزار می‏شود. تفاوت ترکیب جمعیتی بازدیدکنندگان به ‏شدت مشهود است. کمتر چهره‏ای به چشم می‏خورد که سر و وضع نامناسبی داشته باشد، و یا دختر و پسری در حال معاشقه(!). از آن شلوغی‏ها و در هم «وول خوردن»‏های نمایشگاه کتاب هم خبری نیست. همه اینها را می شود گذاشت به حساب موضوع و زمان نمایش‏گاه و بازه طولانی‏تر آن. با این حال آدم یاد بهشت می‏افتد در قیاس با جهنم، که در اولی ساکنانش باز باز گذران می‏کنند و در دیگری فشرده فشرده. البته شاید هم به خاطر قبل از افطار رفتن ما باشد که مردم-از جمله خودمان- در حال «غش تدریجی»‏اند.
آنهایی که رفته‏اند و دیده‏اند گواهی می‏دهند که بسیاری از غرفه‏های-شاید بیش از نیمی از غرفه‏ها- هیچ ربطی به موضوع نمایش‏گاه ندارد. بسیاری دیگری هم در کنار چند محصول قرآنی به عرضه دیگر محصولات خود می‏پردازند. قسمتی هم که مختص مشاوره در موضوعات مختلف است با روحانیون گرام.
این سؤال باید پرسیده شود که در کشوری که چندان التفاتی به قرآن نمی‏شود-حتی در حوزه‏های علمیه- و به تبع آن در حوزه نشر و تحقیق هم اثر قابل توجهی به چاپ نمی رسد، برگزاری نمایش‏گاهی با این بوق و کرنا چه وجهی دارد؟!
به نظر من به جز بستن دهن وهابیون عرب هدف دیگری مدنظر نیست. باید فعالیت بزرگ و دست‏پر کنی همچون نمایش‏گاه قرآن باشد که بتوان عدم توجه به قرآن در شیعیان را پاسخ دهد. اینکه بزرگ‏ترین واقعه قرآنی کشور-از لحاظ بعد رسانه‏ای و وسعت مخاطبین- به «نمایش» گذاشتن قرآن است خود دلیل عدم التفاط به قرآن است.
هرچقدر مصلا برای برگزاری نمایش‏گاه کتاب نامناسب است، برای برگزاری نمایش‏گاه قرآن خوب است. گرچه معمار محترم خواسته است محترمانه از مسجدالحرام کپی بر‏داری کند بازهم به معماری تمام‏مدرن نمایشگاه بین‏المللی می‏ارزد.
شیخنا قاسمیان.مسجد دانشگاه شریف.رمضان 88آنچه می‏تواند قرآن را از این مهجوریت به در آورد و دیگر لازم نباشد نمایش‏گاهی با این هدف برگزار شود توجه حوزه‏های علمیه به قرآن و در مقیاس مخاطب عام گسترش جلسات تفسیر است.
امسال توفیق حضور در کلاس تفسیر حجت‏الاسلام قاسمیان-صبح‏ها دانشگاه شریف-را داریم. تفسیر موضوعی با حواشی فراوان. که بیشتر به کلاس آموزش روش تفسیر است. روش آیه به آیه که به ندرت از روایت استفاده می‏شود. برای من که از خواندن 10 ساعت قرآن روزانه مفید بوده است. نوعی احساس قرب به قرآن دست می‏دهد. رجوع به آیات فراوان برای توضیح آیه پایه احساس غور و مؤانست با قرآن را به همراه دارد.
 



نویسنده : - » ساعت 12:27 صبح روز یکشنبه 88 شهریور 15


تأملی پیرامون مفهوم زمان و مکان نزد خدا
«خداوند لازمان و لامکان است». بحث بر صدق و اثبات این گزاره موضوع سخن ما نیست. به دلایل بسیاری صدق آن اثبات می‏شود. زمان و مکان مخلوق خداست و خداوند محاط مخلوق خود نمی شود. شاید درک و تصور آن به فهم معمول درنیاید، لیکن به بیان چند مورد و پرسش پیرامون آن خواهیم پرداخت.
1. علم خداوند و مسئله «جبر و اختیار»
یکی از اشکالات معمول که درباره این مسئله مطرح می شود تعارض اختیار انسان و علم خداوند به عمل انسان است. خداوند بی‏زمان است و در حیطه زمان محصور نیست، علم خداوند و عمل او نیز زمان‏مند نیست و علم و عمل او به سبب واقع شدن در عالم امکان و مادی است که دارای زمان می شود؛ در نتیجه علم او به عمل ما دلیل بر سلب اختیار نیست.
2. زبان متن مقدسخدا ساعت ندارد!

از آن زمان که با اتیمولوژی و اهمیت و جایگاه زبان در فرآیند تفکر و هرمنوتیک کمی آشنایی پیدا کردم، این پرسش همراهم بوده است. متن [واژه‏های] قرآن از جانب خداست، خداوند هم بی‏زمان است، لیکن از آنجا که کلمات [افعال] برای انتقال معانی چاره‏ای جز زمان‏دار شدن ندارند، زمان‏دار نازل می‏شوند. چه بسا زمان و معنایی که از آنها بطور معمول به ذهن متبادر می شود، منظور نباشند. و حقیقت قرآن آن است که واژه‏ها و افعال حجاب آن نشده اند.
آیه ابتدایی سوره مبارکه واقعه، از وقوع امری در گذشته خبر می دهد-با در نظر گرفتن زمان فعل، در نفسیر آمده است از آنجا که وقوع قیامت و رستاخیر و حسابرسی به اعمال و ... آن مقدار حتمی و تخلف ناپذیر است که زمان گذشته برای آن به‏کار رفته است. لیکن با توجه به آنچه بیان شد قیامت و بهشت و دوزخ و ... در نزد خداوند برپاست. قیامت و رستاخیر برای ما مخلوقات که در بند زمان و مکان هستیم هنوز واقع نشده است. بنابراین آنچه در سوره واقعه آمده است نه وصف بهشت و جهنم، بلکه گزارشی است از رخدادی در حال وقوع. السابقون السابقون,اولئک المقربون,فی جنت النعیم ...
[آیا ویژگی های دستوری و زبانی –و البته در درجه بعد واژگانی- در ایجاد و نضج تفکری شخصی مؤثر است؟! یعنی کسی به واسطه زبانی که با آن می اندیشد حیطه و فضا اندیشه‏ورزی او محدود می‏شود؟ آیا آموزش زبان‏های دیگر تأثیری-و یا تغییری- در این فرآیند دارد و یا شخص با زبان مادری خود می اندیشد؟ نمی دانم ترتیب صیغه‏هایی که در زبان‏های مختلف وجود دارد را چه کسانی مرتب کرده اند لیکن در زبان عربی صیغه ها از اول شخص غایب آغاز می شود و در فارسی و انگلیسی این ترتیب از اول شخص مفرد. از این تقدم می توان تنایجی گرفت که از بیان آن صرف‏نظر می‏کنم.]
3. ملائک و مسئله «خلقت انسان»
از آنجا که ملائک مجردند و جسم مادی ندارند بی‏مکانند و از آنجا که حرکت ندارند بی‏زمان. لذا علم ملائک از جنس علم خداوند است. با این زمینه به بررسی آیه 30 سوره مبارکه بقره خواهیم پرداخت که مربوط به خلقت نخستین انسان است.
«و اذ قال ربک للملائکه انی جاعل فی الارض خلیفه,قالوا اتجعل فیها من یفسد فیها و یسفک الدماء و نحن نسبح بحمدک و نقدس لک, قال انی اعلم ما لاتعلمون.»
به قرائن فراوان فساد و خونریزی که ملائکه از آن خبر می دهند نمی تواند مربوط به نوع دیگری از انسان و یا شبه انسان‏هایی باشد. این پرسش مطرح است با توجه به علم ملائک و عقل محض بودن آنها چرا و چگونه چنین پرسشی ابراز می دارند؟!
حقیر می گوید- این آیه اشاره است به واقعه کربلا و منظور از فساد و خونریزی همانا به شهادت رساندن اصحاب امام حسین(ع) است و آنچه مورد اشاره خداوند است همانا مقامی است که امام حسین(ع) در همان زمان و مکان در نزد خداوند پیدا می کند. گویا ضعف –و شاید تفاوت- علم ملائک در درک غیب و باطن امور است. در ادامه همین آیات است که خداوند خطاب به ملائک می گوید که من غیب می دانم: «قال الم اقل لکم انی اعلم غیب السموات و الارض». پیداست که بی زمانی و بی مکانی سبب علم به کل نمی‏شود. البته جای تذکر و تأمل بیشتر است که ملائک در پاسخ به درخواست خداوند درباره خبردهی آنها از «اسماء» ابراز می دارند:«لا علم لنا الا ما علمتنا». هویداست که این علم اگر اعطائی نباشد محدود شدنی به اراده خداوند است. که این هم جای پرسش و تأمل بیش از این دارد.
بماند تا وقتی دگر. 



نویسنده : - » ساعت 8:0 صبح روز یکشنبه 88 مرداد 25