سلام حسين جان
دمت گرم خيلي خوب مي نويسي.
انشاالله كه چند برابر نوشتن ها فكر مي كني.
مقاله ات در حضور را هم خواندم. خوب بود.
من هم بعد از مدت ها يك مطلب گذاشتم.
يا علي
برادر
سلام
گزارش يك دعواي شايد درون گروهي ميان شايد برخي از منسوبان به مرحوم فرديد را در وبلاگ من مي توانيد ببيندو نيز در وبلاگ نيهور
بدرود
با مطلب "اصول طلب اصلاح گرا" به روزم
منتظرم
ياعلي،ياعلي
سلام گلم!
ممنون از حضورت
نه تنها تكنولوي بلكه تمام عوامل و سلسله خدمات و... را ميتوان به عنوان عاملي براي استثمار و انحراف استفاده كرد
در مورد غرب نظر من اين است كه در ابتدا چنين هدفي مطرح نبوده و لي با پيشرفت بيبشتر فعاليتهايي با اين هدف مشخص انجام دادند و همچنان نيز...و تازه از علوم پاك نيز عليه ما استفاده ميشود
قول كتابخانه رو داده بودك...ميدوني الان گرفتارم انشائلله پست بعد از عيدم در مورد كتاب خواهد بود
يازهرا
سفر کنيد رفيقـان که من گـرفتارم
کجا روم که دلم پاي بند مهر کسي ست
بسم الله الرحمن الرحيم
به نام خداوند پريروز و پسفرداي تاريخ
برادران ارجمندم
سلام و درود بر شمايان
بنده براي همه ي رفقا پيشنهادي دارم.
اخيراً ديده ام که برخي رفقاي کمابيش همفکر شروع کرده اند به تأسيس وبلاگها (گاهانه نوشتهايي) اينترنتي و در موضوعاتي کمابيش همسان به نوشتن مي پردازند. پيشتر نيز بودند رفقايي که بدين کار مبادرت مي کردند اما نکته اينجاست که آيا اين نوشتنگاهها خوانندگاني نيز دارند يا نه و اگر دارند که کمابيش دارند آن خوانندگان تا چه حد در خواندنهايشان جدي اند. به نظر من عنصر جديت در خواندن و پيگيري خوانده ها و در ميان گذاشتن خوانده ها با نويسنده و ديگران در ميان ما خالي است. نوشتن زياد است اما خوانده شدن بسزا و در خور کم.
خواندن و خوانده شدن يعني گفت و شنيد عنصر اساسي در تفکر مرحوم استاد سيد احمد فرديد و شاگردان خلف ايشان است و اين بنده مدعي است عنصر اساسي تفکر راستين و به عبارت ديگر تفکر ديني ( در حاشيه مي گويم نيز تفکر مارتين هيدگر) عبارت است از اصالت ديگرفکري (يا ديگر انديشي) به هنگام تفکر (يا انديشه ورزي). به اشاره مي گويم که اگر دقت کنيم کنه و ذات آن تفارق و تفارت و تمايزي که مرحوم استاد سيد احمد فرديد - رحمه الله تعالي – ميان تفکر سوبژکتيو (تفکر مبتني بر موضوع نفساني) يا آسنخرد با تفکر پديدارشناسانه و زندآگاهانه يا نيوشاخرد (گوشيده خرد به تعبيري پهلوي تر) که رو به مينوخرد دارد همين امر بوده است.
بنده همه را و ابتداءً خودم را به خواندن قبل از نوشتن و خواندن نوشته هايي که درباره ي نوشته ام نوشته مي شوند به همان جديت نوشتن دعوت مي کنم. بياييم يک نهضت شنيدن و گوش سپردن به راه بيندازيم و با هم و با هم و با هم جدي سخن بگوييم.
برادر سلام
درباره ي اين يادداشت. به نظر بنده بحث تكنولوژي در ايران به جهت يك اشتباه تاريخي در گزارش بخشي از تفكر متفكر بزرگ آلماني مارتين هيدگر همواره قرين برخي اختلاطهاي تابجا بوده است. هيدگر رساله اي دارد به نام پرسش از تكنيك كه چند روايت به پارسي نيز از آن در دست است. در آنجا از تكنيك نه به عنوان مجموعه ي ايزارها بلكه به عنوان يك نحو تفكر و تحقق يك نحو انسان نو سخن مي گويد و در ايران اغلب بحث تكنيك به فنآوري ختم مي شود.
كتاب مفيد و خوادني اي در همين زمينه وجود دارد به عنوان اسلام و تجدد از جناب مهدي نصيري كه شما را به خواندن آن دعوت مي كنم. كتاب مفيدي است كه با رويكردي اسلامي نوشته شده است.
بگذريم.