بسم الله الرحمن الرحيم
به نام خداوند پريروز و پسفرداي تاريخ
برادران ارجمندم
سلام و درود بر شمايان
بنده براي همه ي رفقا پيشنهادي دارم.
اخيراً ديده ام که برخي رفقاي کمابيش همفکر شروع کرده اند به تأسيس وبلاگها (گاهانه نوشتهايي) اينترنتي و در موضوعاتي کمابيش همسان به نوشتن مي پردازند. پيشتر نيز بودند رفقايي که بدين کار مبادرت مي کردند اما نکته اينجاست که آيا اين نوشتنگاهها خوانندگاني نيز دارند يا نه و اگر دارند که کمابيش دارند آن خوانندگان تا چه حد در خواندنهايشان جدي اند. به نظر من عنصر جديت در خواندن و پيگيري خوانده ها و در ميان گذاشتن خوانده ها با نويسنده و ديگران در ميان ما خالي است. نوشتن زياد است اما خوانده شدن بسزا و در خور کم.
خواندن و خوانده شدن يعني گفت و شنيد عنصر اساسي در تفکر مرحوم استاد سيد احمد فرديد و شاگردان خلف ايشان است و اين بنده مدعي است عنصر اساسي تفکر راستين و به عبارت ديگر تفکر ديني ( در حاشيه مي گويم نيز تفکر مارتين هيدگر) عبارت است از اصالت ديگرفکري (يا ديگر انديشي) به هنگام تفکر (يا انديشه ورزي). به اشاره مي گويم که اگر دقت کنيم کنه و ذات آن تفارق و تفارت و تمايزي که مرحوم استاد سيد احمد فرديد - رحمه الله تعالي – ميان تفکر سوبژکتيو (تفکر مبتني بر موضوع نفساني) يا آسنخرد با تفکر پديدارشناسانه و زندآگاهانه يا نيوشاخرد (گوشيده خرد به تعبيري پهلوي تر) که رو به مينوخرد دارد همين امر بوده است.
بنده همه را و ابتداءً خودم را به خواندن قبل از نوشتن و خواندن نوشته هايي که درباره ي نوشته ام نوشته مي شوند به همان جديت نوشتن دعوت مي کنم. بياييم يک نهضت شنيدن و گوش سپردن به راه بيندازيم و با هم و با هم و با هم جدي سخن بگوييم.