سلام وحيد جان
من در سال هاي دانشگاه با اينكه جو مطالعه كتابهاي شهيد مطهري خيلي القا مي شد تمايل چنداني به مطالعه آثار ايشان پيدا نكردم. نمي دانم چرا. البته بعضي از كتا بهاي ايشان را خوانده بودم و بيشترين استفاده را از كتاب داستان راستان كردم.
با چيزي كه درباره سيرهاي مطالعاتي گفتي موافق هستم. من هميشه در برابر اين سيرها احساس خوبي نداشتم.
اما.... چند سالي از آشنايي بنده با كتاب و كتاب خواني گذشت و امسال در نمايشگاه كتاب به فهرست كتاب هاي استاد مراجعه كردم. مبناي بنده براي انتخاب كتاب اين بود كه آيا اين موضوع دردي از بنده دوا مي كند يا خير.
در بسياري از موضوعات اين درد دوا شدني بود. البته اغراق نكنم حداقل بسياري از موضوعات بيان شده توسط استاد فتح بابي براي فكر كردن درباره مهمترين مسايلي است كه در باب آنه بايد انديشيد.
بحث درباره اينكه استاد در باب غرب چه نظري داشتند و خواننده آثار ايشان چه نسبتي با غرب خواهد داشت بحثي مهم و قابل تامل است اما حتي اگر استاد در اين زمينه به اندازه زمينه هاي ديگر قوي نيستند دليلي بر كنار گذاشتن آثار ايشان نمي شود.
البته وحيد جان! بايد بداني كه زبان اصلي خواند يا نخواندن در فهم حرف فيلسوف مهم است اما چه بسا كسي ترجمه شده بخواند و از همه بهتر با فيلسوف رابطه برقرار كند.
نكته ديگر درباره آثار ايشان قالب بحث است. اين قالب به ما ياد مي دهد كه چطور فكر كنيم، چطور بحث كنيم، چطور پاسخ دهيم و چطور بنويسيم.
وحيد جان! امام فرمودند هشدار مي دهم كه مبادا آثار ايشان فراموش شود.اين دليلي بر مبري بودن اين آثار از نقص يا اشتباه نيست اما وحيد جان، نبايد با كلام امام سليقه اي برخورد كرد. آنجا كه دوست داشته باشيم چنان پر رنگش مي كنيم كه بقيه حرف ها بي اهمت جلوه كند و آنجايي كه نپسنديم چنان بي اهميتش كنيم كه بماند.
مثل هميشه قلمت قوي و پر محتوا بود و رويكرد انتقادي خوبي داشت.
اما گفت تجزيه ات خوب بود اما...........( براي مزاح گفتم وحيد جان)
اگر وقت و بخت! ياري نمايدي يادداشتي در اين باب تقديم خواهم كرد.
يا علي