بابا تفسير قرانم مي كني . دمت گرم اميدوار شديم

بابت جوابتم ما كه نفهميديم چي شد ولي دمت گرم

همان که شما در سطر آخر آورديد براي دليل خوب است:
"شايد بتوان گفت زمان مخلوق خدا نيست ليكن بواسطه ماده است كه معني پيدا مي كند."
و اما کلمات و اسماء و اعداد، اگر ساخته ي ذهن بشر نيستند پس چه هستند و اگر در راستاي کاربردشان معني پيدا نميکنند، کجا و چه معني اي و اساسا موجوديتي دارند؟ اگر من نخواهم 2 درخت را بشمارم، اين دو چه موجوديت مستقلي دارد.
يعني اصلا همزمان و بلافاصل با اراده ي من به شمردن اين 2 موجود ميشود و به محض محاسبه ي من به هر علتي نسبت به گذشته و آينده زمان موجوديت مي يابد يعني موجوديت زمان فقط نزد ذهن من معتبر است در صورتيکه وجود حقيقي مستقل از ذهن من موجوديت دارد.

پيش شماره ي دوم مجله اينترنتي«حرف ما» منتشر شد.
در اين شماره مي خوانيد:
حرف اول:
روايت معتبري از جوان امروز
جامعه:
مديريت زمان
دين:
زمان بازگشت فرا رسيده
دويدن بياموز، پرواز را و اشتياق را
سياست:
راز مصباح ستيزي
آقاي روزنامه نگار
فرهنگ:
پر…واز! پرواز
«ميم ها دال يا»
کمي آنطرف تر
-----------------------------
www.harfema.com
-----------------------------
در صورت تمايل به حمايت از «حرف ما»
به آدرس زير مراجعه و لوگوي پايگاه را در وبلاگ خود قرار دهيد.
http://harfema.com/?page_id=375
راه ديگر حمايت از «حرف ما» لينك كردن اين مجله است.
{پيروز و سربلند باشيد}

سلام
اين گزاره ي معروف که در پاراگراف اول آورده ايد: " زمان و مکام مخلوق خداست" اشتباه است و بار معنايي عقلي ندارد چرا که زمان مقوله ي است که اصلا وجود خارجي ندارد و درنتيجه خلق خدا هم به آن تعلق نگرفته.
در اصل زمان يک موجود و مسالهي کاملا ذهني بشر براي درک پيرامون است و البته اين هم دليل بر بي اعتباري آن نيست.
براي مثال زمان مقوله ايست مانند رياضيات و مثل اينست که بگوييم خدا رياضيات را خلق کرده در صورتيکه زياضيات حتي پايه اي ترين مقولات آن مانند شمارش( اينکه مثلا من 2 درخت ميبينم) ساخته ي ذهن بشر است و اين بدين معني نيست که خدا 2 را خلق کرده بلکه ذهن ما براي تشخيص و تميز به اين شمارش نياز دارد.
زمان هم اينگونه است، اساس خدا مخلوقي به نام زمان را خلق نکرده بلکه يک امر اعتباري قديمي و ذهني و معتبر است که ما با آن با هستي ارتباط برقرار ميکنيم. ولي اگر مخلوق خداوند بود پس حتما وقايع در حيطه ي آن اتفاق مي افتاد و در فهم و نياز به فهم آن فرقي ميان مجرد و مادي نبود.

همه ترس موسوي از افشاي اين عکس قديمي بود.آدرس زير:

http://siasatnegareh.blogfa.com/