درباره الی
محصول 1387
کارگردان: اصغر فرهادی
بازیگران: ترانه علیدوستی، گلشیفته فراهانی، مانی حقیقی، شهاب حسینی، مریلا زارعی، رعنا آزادیور، احمد مهرانفر، صابر ابر و پیمان معادی
جوایز و افتخارات:
- برنده خرس نقره ای بهترین کارگردان از پنجاه و نهمین جشنواره برلین - 2009
- برنده جایزه بهترین فیلم بلند داستانی از جشنواره تریبکا - 2009
- برنده سیمرغ بلورین بهترین کارگردانی از بیست و هفتمین جشنواره فیلم فجر برای اصغر فرهادی - 1378
- برنده سیمرغ بلورین فیلم منتخب تمشاگران به طور مشترک با "بی پولی" از بیست و هفتمین جشنواره فیلم فجر - 1378
- برنده سیمرغ بلورین بهترین صدا از بیست و هفتمین جشنواره فیلم فجر برای حسن زاهدی و محمدرضا دلپاک - 1378
- تقدیر از بازی شهاب حسینی از بیست و هفتمین جشنواره فیلم فجر - 1378
- کاندید سیمرغ بلورین بهترین فیلم، بهترین فیلمنامه، بهترین بازیگر نقش مکمل مرد (صابر ابر)، بهترین بازیگر نقش مکمل زن (مریلا زارعی)، بهترین فیلمبرداری، بهترین تدوین، بهترین چهره پردازی از بیست و هفتمین جشنواره فیلم فجر
اشاره:
نمی دانم آخرین فیلمی که در سینما دیدم چه فیلمی بود. خودم که فکر می کنم «زیر نور ماه» بود. قبل از آن هم گمان کنم«حمله به اچ3». خلاصه آدم فیلمبینی نیستم. البته اگر «فیلم های اتوبوسی» که دیدهام را از آن تفریق کنید. خلاصه جا دارد برای چنین پدیدهای که احتمالاً-در بهترین حالت- تا 4 سال دیگر اتفاق نمی افتد چیزی بنویسم. اصولاً سینما رفتن مال ما نیست؛ برای از ما بهتران است.
چند خطی نوشته بودم درباره «دل شکسته» که چون «درباره الی» هنوز اکران است، آن را در صف انتشار قرار دادم. احتمالاً چند هفته دیگر بگذارمش اینجا. آرام آرام از جو سیاست زده انتخابات دور می شویم و بازخواهیم گشت به روال سابق.
چرا باید «درباره الی» بهترین فیلم سال باشد؟! بهترین فیلم چه فیلمی است و چه کسانی بهترین فیلم را انتخاب می کنند؟ اگر بخواهم مشابهی مانند «درباره الی» در میان رمان ایرانی بیاوریم شبیه ترین «کافه پیانو»ی فرهاد جعفری است. وجه شبهشان در این است که بسیاری در مدح شان نوشته و گفتهاند ولی وقتی کتاب را می خوانی یا فیلم را می بینی بیشتر از یک اثر معمولی نیستند. بی خود به خودتان شک نکنید که شاید شما از لایههای پنهان اثر سر در نیاوردهاید، نه چیزی که از آن اینقدر تعریف میشد همینقدر که شما آن را یافتید، ساده و بی محتوا. گرچه هر دوی آنها با خیل فیلم ها و رمانهای زردی که تولید می شوند تفاوت دارند و شاید همین تفاوتشان این تحسینها را به دنبال داشته است. لیکن وقتی درباره آنها فارغ از دیگران قضاوت کنید به معمولی بودن آنها پی می بریم.
«درباره الی» داستان سه خانواده است که با هم رابطه دوستی دارند و این دوستیشان بازمیگردد به زمان دانشجویی آنها. بعد از چند سال یکی از دوستانشان [احمد: شهاب حسینی] از آلمان بازگشته و سپیده[گلشیفته فراهانی] مربی مهد دخترش [الی:ترانه علیدوستی] را دعوت کرده تا به همراه آنها به سفر شمال بیاید و با احمد آشنا شود. داستان در یک ویلای کنار دریا رخ میدهد. روز دوم الی می خواهد به تهران بازگردد چون به مادرش قول داده که با مقاومت سپیده مواجه می شود. یکی از بچه ها که کنار دریا در حال بازی است غرق می شود. بچه غرق شده نجات می یابد ولی بعد از نجات او متوجه می شوند الی –که قرار بوده مواظب بچه ها باشد- نیست و غرق شده است. تلاش برای پیدا کردن او به جایی نمی رسد. فردا با مادر او تماس می گیرند تا به محل حادثه بیاید. ولی مادرش از رفتن او ابراز بی اطلاعی می کند. با آخرین شماره روی تلفن همراه او تماس می گیرند. شخص مورد نظر می گوید برادر الی است. لیکن سپیده به احمد می گوید که احتمالاً نامزد اوست، چون الی تک فرزند بوده است! خلاصه هر لحظه بحران شدیدتر می شود. در آخر هم که نامزد الی از آنها می پرسد که الی ماجرای نامزدی اش را به آنها گفته است یا نه، آنها اظهار بی اطلاعی می کنند! و خاطره الی برای او با خیانت توام می شود.
«درباره الی» بنایی است که بر دروغ ساخته می شود، ویران می شود و با دروغی تازه دوباره ساخته می شود. شاید تنها محتوایی که بتوان برای این فیلم متصور بود همین باشد. «درباره الی» از لحاظ فرم اگر بی نقص نباشد کم نقص است. صحنه ها طبیعی و ماجرا اگر دلهرهآور و با اضطراب همراه است لیکن یک سیر منطقی را دنبال می کند. آنچه «درباره الی» از آن رنج می برد محتواست. ولی آیا محتوا اینقدر مهم است؟! و اصلاً چرا برای ما محتوا از شکل اثر اهمیت بیشتری دارد؟! و مگر سینما برای این ساخته نشده است که مردمان را سرگرم کند؟! و من به شما اطمینان می دهم که این فیلم سرگرم کننده است. شاید توقع ما از فیلم و رمان چیزی بیش از سرگرمی صرف است. چرا؟! نگاه ما به سینما، رمان و تلویزیون مظروفی بوده است که ظرف پیام ما باشد. این دیدگاه حداقل بعد از انقلاب اسلامی بر نگاه ما به آنها سیطره داشته است. لیکن هدف کسانی که اینها در سرزمین شان نضج گرفته است چیزی غیر از این بوده است. نگاه ما به اینها به خیال مان وسیله ای بوده است برای انتقال معارفمان به عامه مردم و حتی به جهان. و کجا یافت می شود سینماگری یا نویسندهای که خودش با اسلام مشکل نداشته باشد؟! به نظر انتظار ما از سینما انتظار بیجایی بوده و است.
حرف و حدیثهای «درباره الی» بر دو محورند. اولی ماجرای حضورش در جشنواره فیلم و فجر که مربوط به حضور گلشیفته فراهانی و دومی زمان اکرانش که به جای نوروز در کوران فعالیت های انتخاباتی و جنجال های پس از آن انتخاب شده بود.. در این فضا کسی چندان حال و هوای رفتن به سینما ندارد. ولی معلوم هم نبود اگر در نوروز اکران می شد آیا می توانست در برابر «اخراجیهای 2» رقابت کند؟! اگر بخواهیم از موضع سیاست زدگی به زمان اکران «درباره الی» نگاه کنیم خواهیم گفت بی شک با وجود تکیه فیلم به «دروغها» کار، کار کمیته ایکس و موج سیز است که برای القای جو دروغگویی دولت از این هم نگذشتهاند.
برای ذائقه کسی که فیلم های ایرانی خو گرفته است، پایان ناخوش فیلم یک ویژگی مثبت است. یه نظر پایان های خوش فیلم های ایرانی از این عقیده سرچشمه می گیرد که بیننده برای دیدن فیلم هزینه پرداخت کرده است و بدرقه او با حالت ناراحتی خلاف اخلاق است. به هر حال صحنه پایانی فیلم که همه مشغول هل دادن ماشین و خارج کردن آن از ماسه های کنار دریا دارند، حرف های زیادی دارد.